فعلهای شد، گشت و گردید در برخی منابع به نامهای فعل ربطی یا فعل عام از آنها یاد شده است؛ این افعال روی دادن حالتی را بیان میکنند.
مثال
لباسم کثیف شد
در این جمله لباس حالتی را پذیرفته است که در این جمله کثیف شدن است.
افعال اسنادی (است، بود، شد، گشت و گردید) در زبان فارسی تنها به این سه فعل محدود نمیشوند و باید دو فعل است و بود را در این طبقه قرار داد. دیگر مشتقات این افعال در زمانهای مختلف، حالت منفی، امر و نهی نیز از افعال اسنادی محسوب میشود.
فعل شد
فعل شد در ادبیات فارسی در معانی مختلفی از جمله شدن، رفتن و گذشتن به کار رفته است. اگر شد در معنای رفتن یا گذشتن به کار رود؛ از دسته افعال اسنادی خارج میشود. البته کاربرد شد در معنای رفتن و گذشتن در فارسی امروز رواج کمی دارد.
گر عمر بشد عمر دگر داد خدا
گر عمر فنا نماند نک عمر بقا
فعلهای گشت و گردید
این افعال تنها در صورتی اسنادی محسوب میشوند که معنای شدن از آن اراده گردد. فعل گشت و گردید اگر در معنای چرخیدن، جستجو کردن و گردش کردن به کار روند؛ اسنادی نیستند.
گشتم نبود، نگرد نیست!